یا لطیف !
اگه این لحظات آخرین لحظات زندگیت باشه چی می شه ؟
این سوالیه که خیلی وقتا باهاش درگیرم .
گاهی جوابش می شه یه بی تفاوتی کسل کننده نسبت به همه چیز
گاهی آرامش دهنده است
اما بیشتر اوقات اون قدر فکر کردن بهش ترسناکه که سعی می کنم بی خیالش بشم ، چون اون وقت مهربونیش باورم نمی شه .
یه روز گوشه دفترم نوشتم : دل کندن یه جون کندن دائمیه ، بعدش فهمیدم که سخت ترین قسمت مرگ جون دادنه چون وقت دل کندنه . یعنی دل کندن همون جون کندنه !
شما فهمیدید چی شد؟
گفتند که فکر مرگ رقت قلب میاره !
اما حاصل این فکر برای من فقط ترسه ! یه ترس مسخره که هیچی ازش نمیاد .